نیست غمی شوق شما تا که هست
هست گدا، سفره ی آقا که هست
گفت به مجنون که چه داری برو
گفت در این دل غم لیلا که هست
هرچه بلا هست چه غم باک نیست
بر سر ما سایه ی مولا که هست
پیش تو گیریم، نداریم جا
خب قسم حضرت زهرا که هست
خصم کجا و حرم دخترش
بر سر آن پرچم سقا که هست
((شکر امیر آمد و نعم الامیر))
((دست تهی آمده دستم بگیر))