دوران عجیببیه
تو یه برحه از زمان هستم که واقعا بین چند راهی که پیش رو دارم معطلم.
تازه ازدواج کردم.
تازه ماشین خریدم.
مراسم آبرومندانه ای برای ازدواجم برگزار کردم.
همسرم رو خیلی دوست دارم.
شغل مناسبی ندارم یعنی به شدت از محل کارم ناراضی هستم و فکر این که یه روزی ازش بکَنم داره منو بیچاره میکنه. یه مقدار هم قسط دارم که پرداخت اقساطش خیلی برام سنگینه و ابتکار عمل رو ازم گرفته.
حالا من یه فکرهایی به سرم زده که برم و یه کار جدیدی که توش تخصص دارم رو به یاری خدا شروع کنم ولی از چند تا مسئله نگرانم.
1 از رکود خیلی شدید بازار
2 از کمی سرمایه
3 از شکستی که بیچارم میکنه
4 از دست دادن درآمد قبلی
5 5 5 5 5 از سرزنش های حضرت پدر
هر چقدر که مطالب موفقیت و ویدئوهای انگیزشی و این جور چیزا میبینم و میخونم بازم دلم قرص نمیشه که برم و دلو بزنم به دریا. الان که داشتم این مطلبو مینوشتمم دیدم که چقدر استعداد و سرمایه دارم ولی بازم میترسم از شروع. اصلا سوال من اینه که آیا فقط باید شروع کرد؟؟؟؟
خدایا کمک کن
یکی از نصیحت طلبان به اباذر نوشت که مرا نصیحت کن.
اباذر هم در جواب مرقوم فرمود : به عزیزترین دوستانت ستم نکن.
دوباره آن شخص در جواب نوشت که این مطلب یک مطلب روشنی بود انسان که به دوست عزیزش که جفا نمی کند. من از شما نصیحت خواستم شما گفته اید به عزیزترین دوستانتان جفا نکنید. اباذر در جواب فرمود:
عزیزترین افراد نسبت به آدم خود آدم است. هیچکس به اندازه خود آدم پیش انسان عزیز نیست. فرمود: جان خود را نیازار، نرنجان و آسیب نرسان. چون هر گناهی را که انسان مرتکب می شود فشاری است که به جان خود وارد می کند.
اسرار عبادت - آیت اللّه جوادی آملی -صفحه 128
عجب سریالیه این شکرآباد!!!
شوخی های جالبی میکنه با این موسسات الکی.
یارو با تبلتش رفت از ارشمیدس فیلم گرفت که بگو من تو کلاسهای فلان شرکت کردم و تو کنکور قبول شدم. ارشمیدس!!!!
دیروز یه خبر یا بهتر بگم شایعه سرتا پا دروغ درباره لواط و تجاوز استاد سعید طوسی که از قاریان مطرح کشورمون هستند رو شنیدم و چند خطی هم براش نوشتم.
ولی تو این چند ساعته که داشتم خبرها رو میخوندم این فکر به ذهنم رسید که چرا رسانه ها و تریبون های اون ور آبی اینقدر دارن قوی کار میکنن و مردم و رسانه های ما تقریبا خاموشن؟
اصلا با رسانه هم کار ندارم، چرا بچه مذهبی های ما هیچ کاری نمیکنن؟
چرا وقتی به شخصیت مذهبی و سرشناس کشور با این حجم توهین و تهمت زده میشه بچه های قرآنی و هیئتی ما هیچ عکس العملی نشون نمیدن؟
مگه ما کم بچه هیئتی داریم؟
خداییش اگه نصف نصف این بچه هایی که من تو این هیئتها و تکیه ها و جلسه های قرآنی دیدم یه کامنت کوچولو هم در اعتراض به این شایعه ها بزارن بخدا کسی جرات نمیکنه دیگه از این غلطها بکنه. حالا چه برسه به این که مطلب بنویسه و رو این مطالب کار حسابی کنه.
همینه که رهبر میگه وقتی یه عده جوون بیان و تو هیئت لخت بشن و بالا و پایین بپرن ولی هیچ بازدهی نداشته باشن هیچ فایده ای نداره.
بابا تو رو خدا یه حرکتی چیزی...
آره شاید شما هم تعجب کنید .
دیشب وقتی داشتم با همسرم از سینما میومدم این خبرو تو یکی از گروههای تلگرامی خوندش برام. اولش از تعجب شاخ در آوردم، یعنی واقعا سرم از دو ناحیه که کچلی هم از همون جا شروع میشه خارید!!! ولی بعدش که یه لبخند خیلی تلخ به خاطر شنیدن و خوندن این خبر رو لبم اومد خیلی تاسف خوردم.
تاسف به شبکه صدای آمریکای ملعون که بی شرمی رو از حد گذروندن و به خاطر بقای خودشون دست به این لجن پراکنی ها میزنن. البته ناگفته نماند که این شبکه و بی بی سی ملعون تر اصلا حد و مرزی برای بی شرف بودن قائل نیستن.
تهمت و افترا اون هم به این بزرگی به یکی از بهترین قاریان و خوش صدا ترین موذن های کشور اسلامیمون.
یادمه اون موقعی که زیاد تو قید و بند مسائل مذهبی هم نیودم و خیلی هم ماهواره نگاه میکردم باز هم از این دو تا لجن پراکنها(بی بی سی و صدای آمریکا) بدم میومد. احتیاج به علوم غریبه و روانشناسی عمیق و قدرت های ماورا الطبیعه نیست، اگه یه خورده با دقت به چهره مجریان و به طور کلی کسایی که میان جلوی دوربین این شبکه نگاه گنید حرومزادگی رو راحت میتونید بخونید و تشخیص بدید.
پ.ن: هیچ موقع یادم نمیره وقتی استاد سعید طوسی همراه با استاد سعیدیان و حاج احمد ابوالقاسمی برای مراسم انس با قرآن اومدم دانشگاهمون. چنان صوت زیبا و دلنشینی داشتند که تا هفته ها مسحور تلاوتشون بودم.
تاریخ وقایع کربلا از طریق چه کسانی به ما رسیده است؟!
شاید برای بعضی ها سوال باشد که مگر همه یاران امام حسین (علیه السلام) به شهادت نرسیدند؟
پس چه کسی عاشورا را با این جزییات روایت کرده؟ چطور باید به روایت های واقعه عاشورا اعتماد کنیم؟
یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند ولی روایت عاشورا در همان صحرا باقی نماند...
راویان عاشورای حسینی این چهره ها هستند :
1⃣حمیدبن مسلم ازدی: بخش زیادی از اطلاعات تاریخی آن دوران از حمیدبن مسلم ازدی، وقایع نگار سپاه عبیدالله بن زیاد منتقل شده است. مرسوم بوده که در لشکرکشی های بزرگ یک وقایع نگار برای ثبت اتفاقات حضور داشته باشد. سپاه عبیدالله بن زیاد دارای وقایع نگار بود. نقل شده است که همین فردمانع کشته شدن امام سجاد (علیه السلام) توسط شمر شد. به همین دلیل وقتی مختار به کوفه تسلط پیدا کرد به او امان داد.
2⃣امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها): بخش دیگری را هم از امام زین العابدین (علیه السلام ) و امام باقر (علیه السلام) که به نقل مشهور در آن زمان ۴ ساله بوده به ما رسیده است. حضرت زینب و بانوان دیگر کاروان هم در نقل این وقایع سهم بزرگی داشتند.
3⃣جنایتکاران سپاه دشمن: خیلی از جنایتکاران کربلا قبل از اینکه قیام توابین مختار صورت بگیرد با افتخار آمده بودند و
می گویند با هر کسی باید مثل خودش رفتار کرد
ولی اگر سگی شما را گاز گرفت شما هم باید گازش بگیری؟
با دقت بخوانید لطفا...
✍ قرآن کتابی است که با نام خدا آغاز می شود و با نام مردم پایان می پذیرد.
کتابی آسمانی است اما ــ بر خلاف آنچه مؤمنین امروزی می پندارند و بی ایمانان امروز قیاس می کنند ــ بیشتر توجهش به طبیعت است و زندگی و آگاهی و عزت و قدرت و پیشرفت و کمال و جهاد!
کتابی است که نام بیش از ۷۰ سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از ۳۰ سوره اش از پدیده های مادی و تنها ۲ سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز!
کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست …کتابی است که نخستین پیامش خواندن است و افتخار خدایش به تعلیم انسان با قلم… آن هم در جامعه ای و قبایلی که کتاب و قلم و تعلیم و تربیت مطرح نیست.
این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و … شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند و بالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد.
قرآن! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند” چه کس مرده است؟ “چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است.
قرآن! من شرمنده توام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده است
یکی ذوق می کند که تو را بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که تو را فرش کرده، یکی ذوق می کند که ترا با طلا نوشته، یکی به خود می بالد که تو را در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترافرستاده تا موزه سازی کنیم؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند، آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند! … اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ”احسنت …!” گویی مسابقه نفس است …
قرآن! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنانکه ترا حفظ کرده اند دانا کنی، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند.
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو. آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند، گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است.
آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم
✨ مرحوم دکتر علی شریعتی، برگرفته از پدر مادر ما متهمیم،
یکی از افراد مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت. این چنین کسی حالا در کربلا شمر می شود. با ورودش به کربلا همه چیز عوض می شود. شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید. حال می کردید، هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می زد چگونه با خدا زمزمه می کرد!
...این آقایی که ما صحبتش را می کنیم (شمر ملعون) شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند. بسیاری از آن ها اهل تهجد بودند...
... در کربلا هر روز بیست هزار نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد!
در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله علیه السلام برای نماز خواندن، اذان می گفتند فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمی خواند. آن ها هم نماز می خواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله علیه السلام می گویند که نماز شما قبول نیست! و حبیب به آن ها می گوید: « نماز شما قبول است؟! »
درگیری می شود .
حبیب به شهادت می رسد. حضرت حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبدالله به شهادت رسیدند.
..... ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر.. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟و چرا بصیرت نداشت و ولی زمانش را درک نکرد!!!
این مسئله نیاز به تحلیل و بررسی جدی دارد...
این هشدار و اندرزی است برای امروز و فردا
پ.ن: با احترام فراوان به بازیگر نقش شمر در سریال مختارنامه
از امام صادق علیه السلام روایت شده :
بخدا قسم، اگر درفضیلت زیارت امام حسین علیه السلام با شما سخن میگفتم، قطعا، حج را بطور کلی رها می کردید، و هیچکدام از شما حج نمی رفت، مگر نمی دانی که خداوند سبحان قبل از اینکه مکه را حرم خود بگیرد، کربلا را حرم امن و مبارک خود گرفت، ابن ابی یعفور عرضه داشت؛ خداوند حج بیت الله را بر مردم واجب نمود در حالیکه ذکری از زیارت امام حسین علیه السلام نیاورد، حضرت فرمودند: اگر چه این گونه است، چرا که این چیزی است که خداوند آن را چنین قرار داده است، آیا نشنیده ای کلام امیرالمومنین علیه السلام را که: همانا کف پا( باطن قدم) سزاوارتر به مسح کشیدن نسبت به روی پا می باشد، لیکن خداوند مسح ظاهر پا را بر بندگان واجب نموده است، آیا نمی دانی که احرام بستن اگر در حرم بود، بهتر می بود، لیکن خداوند احرام بستن را در غیر حرم مفروض نمود.
توضیح عکس: یکی از قدیمی ترین عکسها از صحن حرم مطهر امام حسین علیه السلام
چرا امام حسین(علیه السلام) با علم به اینکه می دانست در کربلا چه اتفاقی می افتد به آنجا رفت؟
💦هنگامی که امام حسین «علیه السلام» تصمیم به قیام علیه یزید گرفتند افراد مصلحت اندیش زبان به اندرز گشوده و گفتند : این عمل شما خطر ناک است و ممکن است در این راه جان عزیز خود را از دست بدهید بنابر این مصلحت نیست که شما به چنین کاری دست بزیند؛ امام در جواب ایشان استناد کردند به رویایی ( که برای امام در حکم یک وحی قطعی است ) که شهود کرده بودند و فرمودند: در عالم رویا جدم به من فرمود: «یَا حُسَیْنُ اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلا؛[۱] یا حسین خارج شو! زیرا مشیت خدا این طور قرار گرفته که تو را کشته ببیند.»
🌷پس امام به خوبی از عاقبت ماجرا با خبر بودند. اما ملاک و معیار امام برای تصمیم گیری ترجیح دو روز زندگی مادی بیشتر نبود، بلکه تحقق خواست الهی و کسب رضایت او بوده است.
✨ما اگر معیارهای کوچک و حقیر خودمان را در این جا، اصل قرار دهیم، طبیعتا نمی توانیم بفهمیم که چرا امام (ع) چنین تصمیمی گرفتند! آیا حفظ جان در هر شرایطی مهم ترین مساله است و باید آن را محور قرار داد؟
☘اگر ما چنین می اندیشیم، امام (ع) چنین اندیشه ای ندارند! منطق ایشان چیزی است که شاعر آن را این گونه بیان کرده است: ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی یا سیوف خذینی – اگر دین اسلام اصلاح نمی شود، مگر به قتل من، ای شمشیرها مرا دریابید!
🌸ایشان می فرمایند: ِ «أَ لَا تَرَوْنَ الْحَقَّ لَا یُعْمَلُ بِهِ- وَ الْبَاطِلَ لَا یُتَنَاهَى عَنْهُ لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اللَّهِ- وَ إِنِّی لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً- وَ الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَما؛[۲] آیا نمى بینید که حق عملى نمیشود و از باطل جلوگیرى نمیگردد، تا اینکه شخص مؤمن براى ملاقات خدا راغب شود. من مرگ را جز سعادت نمى بینم و زندگى با ستم کیشان را غیر از ملال نخواهم دید!»
«أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ یَأْبَى اللَّهُ ذَلِکَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِیَّةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِیَّةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَةَ اللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ الْکِرَامِ؛[۳] هان که این زنازاده فرزند زنازاده مرا بر سر دو راهى نگهداشته است راهى بسوى مرگ و راهى بسوى ذلّت هرگز مباد که ما ذلّت را بر مرگ اختیار کنیم خدا و پیغمبرش و مردم با ایمان و دامنهاى پاک و پاکیزه که ما را پروریده و مردمى که زیر بار ستم نروند و افرادى که تن بذلّت ندهند (همه و همه) بما اجازه نمیدهند که فرمانبرى لئیمان را بر کشته شدن شرافتمندانه برگزینیم»
🍁در واقع باید بگوییم، بله امام می دانند، در کربلا چه اتفاقی می افتد و اتفاقا به خاطر همان هم به کربلا می روند. اما چیزی که امام قبل از رخ دادنش می دانند، شاید ما بعد از گذشت هزار سال، به درستی درک نکنیم!
💥آیا آنچه رخ داد، کشته شدن و اسارت بود و السلام! یا اینکه امام با خون خود، بنی امیه را نابود کردند، اسلام را به جاده بازگرداندند، خون جوشانی در تاریخ جاری کردند، که با آن مبارزه حق علیه باطل، همیشگی و محکم گردید و ... .
💠برای یک مسلمان مطابق قرآن فرار از چنین قتلی، بی فایده است:
«أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ؛[نساء/۷۸] هر جا باشید، مرگ شما را درمى یابد هر چند در برجهاى محکم باشید!»
🌹منطق امام حسین (ع) این آیه قرآن است که در بدرقه هر کس به میدان کربلا آن را تلاوت میکردند[۴]:
«مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً؛[احزاب/۲۳] در میان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضى دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند.»
📗منابع:
[۱]. بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۶۴.
[۲]. بحار الأنوار، ج۴۴، ص۱۹۲.
[۳]. اللهوف على قتلى الطفوف، ص۹۷.
[۴]. بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۵.
گفتم: بده ذکری که دوای همه درد است
اعجاز نماید همه جا....
گفت: حسین جان !❤️
گفتم: که رهی نیست مرا جانب معشوق
من با چه روم کرب و بلا.......
گفت: حسین جان !❤️
گفتم: که بگو ناب ترین ذکر خدا چیست؟
از روز ازل در دو سرا.....
گفت: حسین جان ! ❤️
گفتم: که خدا سخت غضب کرده چه گویم؟
تا آنکه شود باز رضا ..........
گفت: حسین جان !❤️
گفتم: چه بود ذکر شهیدان که ز رحمت
زهرا همه را کرده سوا....
گفت: حسین جان !❤️
گفتم: چه کنم تا که شوم اهل ولایت؟
تا آن که رسم من به خدا..........
گفت: حسین جان❤️